اریک اریکسون که بود | نظریه و روش های درمان
اریک اریکسون یک روانشناس آلمانی بود؛ اما بیشتر دوران زندگی خود را در آمریکا گذراند. خدمات شایسته ای به روانشناسی، مخصوصا روانشناسی رشد کرد. او دانش آموخته استادانی مشهور مثل آنا فروید است. اما در زندگی حرفه ای خود، دانشجویان موفق زیادی داشته است. او در نظریه پردازی، از روانشناس دیگر نیز الهام گرفته و رویکرد خود را با کمک آنها تبیین کرده است. بسیاری از روانشناسان، رشد را فقط محدود به کودکی میدانند. اما اریکسون از معدود دانشمندانی است که نظریات رشد خود را تا زمان مرگ نیز گسترش داده است. برای آشنایی بیشتر با علم روانشناسی کلیک کنید.
برای دریافت مشاوره بر اساس نظریه های اریک اریکسون میتوانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن ثابت با شماره 9099070354 جهت ارتباط با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.
اریک اریکسون
اریکسون در سال 1902 در فرانکفورت آلمان متولد شد. و توسط مادر خود پرورش یافت. او در دوران تحصیل به دلیل مذهب کلیمی و ظاهر متفاوت اش، مورد تمسخر قرار گرفت؛ اما ناامید نشد. پدر قبل از تولد او، خانواده را ترک کرد و این اولین تجربه بحران هویتی او بود. اریکسون به دلیل این مشکلات که هیچ نقشی در آنها نداشت؛ افسرده و گوشه گیر شده بود.
دوره تحصیلات
اریک اریکسون، پس از پایان دبیرستان در رشته هنر به تحصیل پرداخت اما به دلیل سفرهای زیادش به اروپا؛ نزد آنا فروید رفت و مطالعه روانکاوی را آغاز کرد. اما داستان به همین جا ختم نمیشود؛ اریکسون در سال 1933 به آمریکا رفت. در دانشگاه هاروارد نه تنها به تحصیل پزشکی پرداخت بلکه تدریس نیز میکرد. در این زمان به روانکاوی کودکان نیز مشغول بود.
تشکیل خانواده اریک اریکسون
اریک اریکسون در سال 1929 یعنی قبل از مهاجرت به امریکا با همسر کانادایی-مسیحی خود آشنا شد و ازدواج کرد. او صاحب سه فرزند شد. در سال 1933 به علت جنگ جهانی اول و رهایی از خطر ارتش نازی ابتدا به دانمارک و سپس به آمریکا مهاجرت کردند.
اریک اریکسون وموقعیت های شغلی
او پس از تمام کردن رشته هنر، آثار خود را در یک گالری به نمایش گذاشت. و همچنین پس از اتمام دوره روانکاوی خود نزد آنافروید به روانکاوی کودکان و بزهکاران، پرداخت. اریک اریکسون در مدتی که در آمریکا بود؛ در بیمارستان ماساچوست به آموزش مشغول شد. او علاوه برتدریس در هاروارد، به همکاری با یک انسان شناس برای تحقیق در زمینه فرزند پروری سرخپوستان، اقدام کرد. در واقع این تحقیق سرآغازی برای نظریه او در زمینه تاثیر فرهنگ بر کودکان بود.
نظریات اریک اریکسون
تصوراریکسون از انسان مثبت بود. نظریات او برای رشد انسان تا بزرگسالی نیز ادامه دارند. همچنین او به تاثیر فرهنگ و محیط بروی فرایند رشد، معتقد بود. او همراه با هرمرحله یک بحران نیز تعریف کرد و همچنین نقش ژنتیک بر رشد را نیز در نظر میگرفت. معروف ترین نظریه او، نظریه هشت مرحله ای است که در این قسمت به توضیح آن میپردازیم. برای آشنایی بیشتر با سایر نظریه های روانشناسی کلیک کنید.
اعتماد در برابر بی اعتمادی (تولد تا 1 سالگی)
این اولین مرحله در مراحل رشد اریک اریکسون است. از زمان تولد تا یک سالگی، نوزاد کاملا وابسته است و برای رفع نیازهای خود به مادر نیاز دارد. میزان اعتماد او به کیفیت مراقبت و نگهداری توسط مادر وابسته است. اگر مادر به او اهمیت دهد و نیازهای او را به موقع و به شکل صحیح رفع کند؛ دلبستگی ایمن در او شکل گرفته و حس امنیت پیدا میکند.
برای اطلاع از مراحل رشد کودک تا بزرگسال کلیک کنید.
خودمختاری در برابر شرم و تردید (1تا3 سالگی)
خودمختاری در این مرحله به معنای تسلط کودک بر واکنش های حرکتی است. در این سنین، والدین میتوانند مهارت های ساده ای را به فرزندان خود آموزش دهند و سبب ایجاد حس خودمختاری در آنان شوند. اریک اریکسون مانند فروید معتقد بود که آموزش دستشویی در این مرحله در شکل گیری هویت او نقش خواهد داشت.
ابتکار در برابر احساس گناه (3 تا 5 سالگی)
اریک اریکسون، نام این مرحله را سن بازی میگذارد؛ که در آن کودک بسیار اجتماعی شده و نیاز به برقراری ارتباط با دیگران دارد. بازی کردن، نقش مهمی در شکل گیری هویت کودک دارد. این فعالیت میتواند با کمک والدین یا همسالان باشد. کودکانی که این مرحله را به خوبی پشت سر بگذارند؛ اعتماد به نفس بیشتری خواهد داشت و توانایی های شخصی آنان نیز ارتقا مییابد.
سخت کوشی در برابر حقارت (6تا11 سالگی)
در این سنین کودکان مهارت های مثل استدلال قیاسی، پیروی از مقررات، اصلاح مهارت ها را میآموزند. در این دوره معمولا نیاز به حمایت و تشویق بیشتری برای تلاش کردن دارند. اریک اریکسون معتقد است موفقیت در این مرحله با حس غرور برای کودک، همراه خواهد بود.
هویت در برابر سردرگمی نقش ( 12 تا 20 سالگی)
معمولا نوجوانان در دوره ای از زندگی، دچار بحران هویتی شده و در مورد نقش خود، دچار تعارضاتی میشوند. طبق باور اریک اریکسون، وظیفه اصلی نوجوان کسب هویت است. و اگر نوجوان خود به تحقیق و جستجو بپردازند و دیگران نیز به اوکمک کنند او در این مرحله موفق خواهد شد. در واقع بحران هویتی در زندگی نوجوان، یک واکنش طبیعی وجزئی از فرایند رشد است. برای اطلاع از نشانه های بحران هویت در نوجوانان کلیک کنید.
صمیمیت در برابر انزوا(21 تا 40 سالگی)
وقتی نوجوان به خوبی از مرحله هویت یابی گذر میکند؛ روابط او نیز گسترده تر میشود. او برای ادامه زندگی به برقراری ارتباط و روابط متعهدانه با دیگران نیاز دارد. در این سنین، احتمالا فرد به ازدواج فکر کرده و برنامه ریزی دقیق تری برای آینده خود دارد. اریک اریکسون تصور میکند، افراد با گذراندن موفقیت آمیز مراحل قبلی، در این مرحله، بحران کمتری را تجربه خواهند کرد.
زایندگی در برابر رکود (40 تا 65 سالگی)
طبیعی است که با بالارفتن سن و ورود به دوران بازنشستگی، این افراد احساسات منفی بیشتری را تجربه خواهند کرد. اریک اریکسون پیشنهاد میکند، افراد با فعالیت در خانه و شروع کاری جدید، این حس را از بین ببرند. افرادی که اعتماد به نفس شروع دوباره را ندارند یا در این فعالیت ها شکست میخورند؛ بیشتر در معرض ابتلا به اختلالات روانی هستند.
انسجام من در برابر ناامیدی (65 سالگی به بعد)
در این دوران، فرد احتمالا نتیجه زحمات خود را در زندگی مشاهده خواهد کرد. همچنین او با مرگ عزیزان و یا ازدواج فرزندانش روبرو خواهد شد. از طرف دیگر پشیمانی و یا احساس ترس از مرگ نیز، از دیگر چالش های این دوران هستند. به باور اریک اریکسون، احساس غرور و یکپارچگی در گذشته در پشت سر گذراندن این مرحله، به افراد کمک خواهد کرد.
برای آشنایی با نشانه های ناامیدی در سالمندان این مقاله را مطالعه کنید.
آثار اریک اریکسون
اریک اریکسون مقالات و نوشته های زیادی از خود به جا گذاشت. برخی از آنها شامل کودکی و جامعه، لوتر جوان، حقیقت گاندی و چرخه زندگی کامل شد هستند. او بعد از انتشار کتاب کودکی وجامعه، دانشگاه کالیفرنیا را ترک کرد. وی در 84 سالگی نیز کتابی درباره پیری منتشر کرد و تا اخر عمر دست از مطالعه و نوشتن برنداشت.
برای آشنایی با تفاوت های نظریه او با نظریه رشد شناختی کودک ژان پیاژه کلیک کنید.
عوامل موثر در نظریات او
اگر حتی دانشجوی روانشناسی نباشید و شناخت کمی از او داشته باشید؛ با یک بار مطالعه آثار او به ویژگی های بارزی بر میخورید. برای مثال اریک اریکسون بیشتر بر انسان سالم تمرکز داشت تا فردی که دچار اختلالات روانی است. او به حساسیت و اهمیت هویت در شخص، توجه میکرد و تاکید او بر تغییرات رشدی و تکاملی تا پایان عمر بود.
سخن پایانی
اریک اریکسون در سال 1944 در سن 92 سالگی در آمریکا درگذشت. برخلاف موفقیت های زیادش در حوزه روانشناسی و ادبیات او هرگز موفق به یافتن پدرش نشد. او همچنین با دانشمندانی مثل مارگارت مید، گریگوری بیتسون و رون بندکیت همکاری داشته و نظریات متعددی، تبیین کردند. نظریه های او همچنان برای درمان بسیاری از اختلالات روانی و یا رشد کودکان، مورد استفاده قرار میگیرند و موثر هستند. روانکاوی کودکان و رشد از جمله حوزه های مورد علاقه او بودند.
برای دریافت مشاوره بر اساس نظریه های اریک اریکسون میتوانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن ثابت با شماره 9099070354 جهت ارتباط با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.
سوالات متداول
مراحل نظریه اریکسون کدام اند؟