مکانیسم همانند سازی
مکانیسم همانند سازی روشی مقابلهای برای محافظت از سلامت روان انسان است؛ اما همین راهبرد دفاعی نیز درصورتیکه به شیوه ناسازگارانه و بیش از اندازه به کار برود، میتواند دردسرساز شود. بر همین اساس آشنایی با این شیوه مقابله و کسب اطلاعات در زمینهٔ آن، موضوعی مهم برای کسانی به شمار میرود که به دنبال اصلاح برخی ویژگیهای شخصیتی خود هستند. برای آشنایی بیشتر با علم روانکاوی کلیک کنید.
برای دریافت مشاوره در زمینه مکانیسم همانند سازی میتوانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت شهری با شماره 9099070354 تماس بگیرید.
مکانیسم دفاعی همانند سازی چه زمانی استفاده می شود؟
اصطلاح مکانیسمهای دفاعی توسط پدر علم روان تحلیل گری، فروید، برای اولین بار استفاده شد. همانندسازی نیز از جمله این اصلاحات بود که ابتدا در نوشته های فروید به چشم خورد. با توجه به معادل انگلیسی این واژه indentification میتواند فهمید که فرد indentify (هویت) یکی نفر دیگر را تا حدودی به خودش میگیرد.
بر طبق نظریه وی، «ایگو» بخشی از ساختار شخصیتی هر انسانی را تشکیل داده است. این لایه، برای مقابله با اضطرابهای روانی ناشی از تمایلات و نیروهای مختلف وارد بر انسان، از راهبردهای دفاعی بهره میگیرد. یکی از این راهبردهای دفاعی همانندسازی است.
البته راهبردهای دفاعی انواع متفاوتی دارند. یکی از معروفترین مکانیسمها، «همانندسازی» است. این شیوه مقابلهای به افراد کمک میکند تا در برابر هیجانات، افکار و تکانههای آزاردهنده مقاومت کند. در نتیجه شخص با کمک این راهبرد میتواند از فروپاشی روانی خود در اثر فشار نیروهای متنوع و حتی متضاد جلوگیری کرده و سلامت روحی خود را تأمین کند. برای آشنایی بیشتر با سایر انواع مکانیسم های دفاعی کلیک کنید.
مثال:
تعریف مکانیسم همانند سازی
همانندسازی یک روش ارتباطی در سنین اولیه زندگی بهحساب میآید. کودک انسان با استفاده از همانند کردن رفتار و واکنشهای خود با اطرافیانش، احتمال بقا و نیز سازگاری با محیطش را بالا میبرد. همچنین در سطح روانشناختی، کودکان یاد میگیرند تا برای چیره شدن و اصلاح ضعفها و محدودیتهای خود، از یک سری الگوهای شخصیتی یا رفتاری تبعیت کنند. به این صورت، آنها شیوه تقلید کردن از رفتارهای بزرگسالان، بهویژه مراقبان خود را فرامیگیرند. در نتیجه بسیاری از واکنشهای افراد به شرایط و موقعیتهای مختلف، شباهت بسیار زیادی به برخوردهای والدین آنها دارد.
هنگامیکه این الگوها در کودک احساس ارزشمندی و رضایت به همراه میآورند، تبدیل به عادت شده و ممکن است حتی تا دوره بزرگسالی نیز تداوم بیابد؛ در نتیجه درصورتیکه مناسب و قابلانعطاف نباشند، احتمال دارد که همین الگوها برای شخص زمینه بروز ناراحتی یا ناسازگاری در زندگی را فراهم آورند.
نظر فروید در استفاده از اصطلاح همانند سازی :
فروید این اصطلاح را به دو شیوه به کار برد:
1- طی فرایندی که ایگو در تلاش است تا رویدادها، اشیا و خواسته های بیرونی را با اید (Id) تطبیق دهد.
2- میل به بالا بردن حس ارزشمندی، به واسطه وصل شدن به یک گروه یا فردی که ویژگی های مد نظر را دارد.
فروید اذعان داشت که این مکانیسم در فرایند رشد ایگو و سوپر ایگو بسیار نقش دارد. چرا که کسی که به طور موفقیت آمیز بتواند خودش را به دیگری همانند کند؛ شباهت زیادی در افکار، رفتار و ارزش ها دارند. به همین طریق دختر با مشاهده مادر، افکار و کردار او را درونی می کند. اما اگر مادر و پدر دچار تضاد باشند؛ آن وقت این رویه دچار ناهماهنگی می شود.
“همانند سازی به از بین بردن ترس هم کمک میکند. برای اثبات این حرف؛ آنا فروید دختری را مثال زد که از پیرمردی میترسید و برای غلبه بر این ترسش با ادا و اطوار خاصی راه می رفت او حتی به برادر کوچک ترش توضیح داد که اگر این گونه رفتار کنی او فکر میکند تو شبحی هستی که دلش نمی خواهد باهات روبرو شود.” (سلیگمن)
همانندسازی چه تفاوتی با درونفکنی دارد ؟
معمولاً دو راهبرد همانندسازی و درونفکنی به دلیل همپوشی بالا، باهم اشتباه گرفته میشوند. حقیقت آن است که درونفکنی میتواند شکلی افراطیتر از همانندسازی به شمار آید. به عبارت سادهتر، با افزایش همانندسازی برخی الگوها در فرد، وی آن رفتارها را در خود درونفکنی میکند؛ یعنی دیگر آن خصوصیات و واکنشهای شخصیتی و رفتاری را کاملاً منتسب به خود میداند. این در حالی است که فرد همانندسازی کننده حتی بهصورت ناهشیار نیز خود را شبیه به شخص مورد تقلید در نظر میگیرد.
در مثالی دیگر کسی که ویژگی پرخاشگری را از پدر خود در کودکی الگوبرداری کرده، زمانی که عصبانی میشود، ممکن است درست همان رفتارهایی را برای ابراز خشم خود بروز دهد که پدرش انجام میداده. در این حالت خودش هم ممکن است بیان کند که «من هم مثل پدرم وسایل خانه را میشکنم».
اما شخصی که این ویژگی را در خود درونی کرده است، بهطورکلی خود را جدا از پدر خود دانسته و اذعان میکند که «من کلاً آدم پرخاشگری هستم». در این حالت ممکن است روشهای متفاوتتر از الگو انجام دهد. برای مثال غیر از شکستن و داد زدن، طرف مقابل را کتک بزند و یا با رفتارهای خشونت آمیز دیگر چاشنی آن را بیشتر کند. چنین فردی خصیصه پرخاشگری را در خود درونی کرده است. گاهی حتی میتوان واکنشهای تشدید شدهتری را از او انتظار داشت. بهعبارتدیگر، در مکانیسم درونفکنی، شخص دیگر تفاوتی بین خود با کسی که مورد تقلید واقعشده است در نظر نمیگیرد و تمام ویژگی او را درون خود جذب میکند.
مشکلات ناشی از همانندسازی افراطی
پیشازاین گفتیم که مکانیسمهای دفاعی در پاسخ به تلاش «ایگو» انسان برای مقابله با تهدیدهای درونی و بیرونی شکل میگیرند. بر این اساس میتوان چنین راهبردهایی را بهطورکلی مفید و کاربردی تلقی کرد؛ اما مشکل از آنجا شروع میشود که این روشها قابلیت انعطاف و تغییرپذیری خود نسبت به شرایط و رخدادهای متفاوت را از دست میدهند. در نتیجه فرد در پاسخ به تمام موقعیتهایی که هیجان خاصی را در او ایجاد میکند، رفتاری مشابه نشان میدهد. بهبیان دیگر، فرد در بکار بردن مکانیسم مورد نظر افراط به خرج میدهد.شما برای تغییر شرایط و حفظ سلامت روان خود میتوانید برای مشاوره فردی کلیک کنید.
برای آنکه بهتر این موضوع را درک کنید به این مثال توجه کنید:
برای دریافت مشاوره در زمینه مکانیسم همانند سازی میتوانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت شهری با شماره 9099070354 تماس بگیرید.