معنا درمانی یا لوگوتراپی
آیا با معنا درمانی یا لوگوتراپی آشنایی دارید؟ یکی از رویکردهای پرکاربرد رواندرمانی در عصر حاضر، رویکردهای اگزیستانسیال میباشد. ازجمله معروفترین این شیوههای درمان نیز میتوان به لوگوتراپی یا همان معنا درمانی ویکتور امیل فرانکل اشاره کرد. این روش با راهنمایی هر فرد به سمت کشف مفهومی که به زندگی او معنا بخشیده، سعی در بهبود مشکلات روانی دارد. اخیراً نتایج مفیدی از ثمربخشی این رویکرد در جامعه و روی آوردن مردم به این نوع درمان گزارششده است. لذا آشنایی با اصول اولیه آن و نیز بنیانگذار این سبک بسیار پراهمیت است. برای شروع معنا درمانی به روش فرانکل، بر روی روان درمانی کلیک کنید.
معنا درمانی ویکتور فرانکل
ویکتور امیل فرانکل در 26 مارس 1905 در وین متولد شد. علاقه وی به روانشناسی خیلی زود و از ابتدای تحصیلاتش ظاهر گشت. او خیلی زود با دو مرد بزرگ روانشناسی؛ زیگموند فروید و آلفرد آدلر، بزرگان رویکردهای اول و دوم وینی، ارتباط مستقیم برقرار کرد و با هر دو مراودات شخصی داشت. عمده فعالیتهای این نظریهپرداز در حوزه افسردگی و خودکشی قرار میگرفت. او در سال 1925، کمی پس از فارغالتحصیلی خود مقالهای با نام «رواندرمانی و جهانبینی رایش سوم» به چاپ رساند و سال بعد اصطلاح لوگوتراپی یا معنا درمانی را برای اولین بار به کار برد. اغلب فرانکل را پایهگذار فن «تحلیل وجود» میدانند. او در تاریخ 2 سپتامبر 1997 در اثر سکته قلبی چشم از جهان فروبست.
تاثیر سرگذشت زندگی فرانکل بر نظریه او
مهمترین حادثه زندگی ویکتور فرانکل، انتقال وی و اعضای خانوادهاش به اردوگاه کار اجباری در سال 1942 توسط ارتش نازی بود. پدرش در همان اردوگاه براثر گرسنگی جان سپرد. مادر و برادرش در سال 1944 کشته شدند. سرانجام همسرش نیز در سال 1945 در همان اردوگاه آشوییتس از دنیا رفت. او در پیش درآمدی از کتابش به قلم آلپورت «همهچیز را از دست داد اما زندگی را شایستهی ادامه دادن میدانست»؛ اما معنای زندگی خود را تنها معنادار کردن زندگی دیگران بیان کرد و در این راه کوشید.
فرانکل در بخش اول معروفترین کتابش با نام انسان در جستجوی معنا بهطور مفصل در مورد دوران زندگی خود در اردوگاههای انسان سوزی نازی سخن گفته است. این کتاب تاکنون به 24 زبان زنده دنیا چاپشده است و هنوز هم راهنمایی کننده بسیاری از افراد جویای معنا است.
معنا درمانی
لوگوتراپی بعد از روانکاوی و روانشناسی فرد نگر، سومین مکتب رواندرمانی وین به شمار میآید. این روش، نوعی درمان فعالانه و رهنمودی است که متمرکز بر یاریکردن و راهنمایی به بیمار، مخصوصاً در هنگام رویارویی با مراحل و بحرانهای زندگی است. بر طبق این رویکرد، زندگی معنای بیقیدوشرطی دارد و آن را هرکس، در هر جا و در هر زمان میتواند کشف کند. فرانکل اصلاح لوگوتراپی خود را از واژه «لوگوس» گرفته است. این کلمه را میتوان بهصورت (چیزی که میتواند دلیلی برای بودن باشد) تعریف کرد.
معنا درمانی فرانکل بهطورکلی 3 پیشفرض اساسی دارد:
- زندگی در هر شرایطی دارای معناست.
- انسان، برخوردار از اراده معطوف به معنا است. این اراده با نیاز انسان برای جستجوی حقیقتی معنا بخش به وجود ارتباط دارد؛ بنابراین، برخلاف سایر نظریهپردازان اگزیستانسیال، بهطور مستقیم به وجود انسان پرداخته نمیشود.
- انسان تحت هر شرایطی این آزادی را در ذات خود دارد که اراده معطوف به معنای خویش را به ظهور رساند و برای زندگیاش، معنایی بیابد.
ویژگیهای اصلی معنا درمانی
معنا درمانی دارای شش ویژگی است که باعث شده از سایر مکاتب رواندرمانی جدا شود و مستقل به شمار آید. این موارد به شرح زیر هستند.
توجه به ناهشیار معنوی
معنا درمانی مفهوم ناهشیاری را مانند رویکرد روانکاوی پذیرفته است، اما در کارهای خود جهت آشکار کردن محتوای ناهشیار هر مراجع، تمرکز خود را بهجای حقایق غریزی (لذت در مکتب فروید و حقارت در نظام آدلر) به حقایق معنوی قرار میدهد. یکی از این واقعیات، معنای بالقوه وجود هر انسان است که باید محقق شود.
اهمیت دادن به مطالعات همبستگی نگر
فرانکل در تقریباً تمام آثار اصلی خود از پژوهشهای همبستگی نگر برای اعتبار دادن به نظریهاش استفاده کرده است.
اهمیت فنون
معنا درمانی تنها مکتب رواندرمانی در حوزه وجودی است که فنونی منحصربهفرد و مخصوص به خود را ابداع کرده است. معنا درمانگر تلاش میکند تا با به کار گرفتن تکنیکهای مختلف، درمانجو را به سمت قبول کردن مسئولیت زندگی خود، تصمیمگیری شخصی، رفتن به آینده و رها کردن گذشته هدایت کند.
اهمیت سطح هوشیاری
بر طبق دیدگاه فرانکل، انسان میتواند با انتخاب آگاهانه، از گذشته دردناک خود بگذرد و با مسئولیتپذیری، به سود آیندهای روشن قدم بردارد. ازنظر او، فروید باوجود دقتی همچون یک کارآگاه زبردست در مورد انگیزههای ناهشیار، اهمیت انگیزههای هشیار و آنچه درست در جلو چشم خود بود را در نظر نگرفت.
جهتگزینی بهسوی معنا
فرانکل باور دارد که انسان باید پاسخگوی پرسشی که زندگی از هر شخص میکند باشد. هر فرد باید معنایی برای زندگی خودش پیدا کند. همین نکته باعث درمان شدن افراد و کمک به آنها در رفع ناراحتیهای روانی بر طبق نظریه فرانکل میشود.
خاستگاه معنا درمانی، گستره زندگی است
معنا درمانی از همان ابتدا، بهصورت عمیقی با فلسفه زندگی یک انسان (فلسفه زندگی فرانکل) درهمآمیخته شده بود. بهطوریکه میتوان تجربههای شخصی این روانشناس را یکی از پایههای اساسی معنا درمانی در نظر گرفت.
منظور از معنایابی چیست ؟
نقطه محوری در نظریه فرانکل، «معنا جویی» است. ازنظر او، معنایابی به معنای پی بردن به راز سربهمهر معنا و مفهوم زندگی است. بر این اساس، انسان سالم، وجود خود، لحظهها و فرصتها را به رسمیت میشناسد. او بر این عقیده است که هیچچیزی بیهوده آفریده نشده و هر یک از موقعیتها، همچون صدفی، مرواریدهای معنایی ارزشمندی را برای به کمال رساندن انسان در بردارند.
شیوههای معنایابی
در لوگوتراپی، بهطورکلی سه شیوه برای یافتن معنا بهوسیله انسانها بیانشده است. این روشها عبارتاند از:
- تولید اثری پابرجا و یا انجام دادن یک عمل پر نتیجله
- تجربه کردن زندگی بهصورت حقیقی و در لحظه
- ایجاد نگرشی برای یافتن علت درد و رنجهایی غیرقابلاجتناب که هر شخص در زندگی متحمل میشود.
برای دریافت مشاوره در زمینه شروع رواندرمانی میتوانید در ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.