ارون بک | نظریه شناختی بک
ارون بک یا ارون تی بک (1921) یکی از بانفوذترین نظریهپردازان افسردگی است که پیشگام درمان شناختی شد. او در طول 40 سال گذشته یک نوع نظام رواندرمانی ابداع کرد و آن را درمان شناختی نامید. وی اولین کسی است که انجمن روانشناسان و انجمن روانکاوان آمریکا، به او جایزه دادند و از او تقدیر کردند. بک بیش از ۴۰۰ کتاب و مقاله منتشر نمود. دخترش جودیث (Judith) روانشناس بالینی است و اکنون مدیر انستیتوی تحقیقاتی شناختدرمانی بک میباشد. جودیت با نوشتهها و مقالاتش نقش مهمی در تبیین بیشتر و بهتر مفاهیم شناختدرمانی بک دارد.
زندگینامه آرون بک
ارون بک بک در سال ۱۹۲۱ متولد شد و تا این لحظه به صد سالگی زندگی خود نزدیک است. والدینش از خانوادههای روسی مهاجر به آمریکا هستند. مادر بک به خاطر اینکه دو کودک خردسالش را از دست داد، از افسردگی مزمن رنج میبرد. یکی از علل آشنایی بیشتر بک با افسردگی، و تبدیلش به یکی از نظریهپردازان بزرگ افسردگی، همین امر بود. بک چند مورد فوبیا (فوبیا نسبت به زخم و خون و نیز فوبیای خفگی) داشت و اتفاقاً راهکارهای بسیار ارزشمندی در زمینه درمان شناختی فوبیا نیز ارائه داد. آرون از ابتدا قرار نبود در رشته روانشناسی و روانکاوی فعالیت نماید. تحصیلات او ابتدا در علوم سیاسی و ادبیات انگلیسی بود و در سال ۱۹۴۶ از دانشگاه ییل در رشته پزشکی فارغالتحصیل شد. علاقه به روانشناسی و روانکاوی در طول مسیر زندگی در او شکل گرفت.
تعریف شناخت درمانی | ارون بک
شناخت در لغت به معنای عمل یا فرایند دانستن میباشد. رویکرد شناختی به شخصیت، به روشهای آگاهی افراد از محیط و خودشان، روشهای درک و ارزیابی، یادگیری و حل مسایل، تمرکز دارد. این رویکرد چون منحصرا روی فعالیتهای ذهنی هوشیار تمرکز دارد، واقعا یک رویکرد روانشناختی به شخصیت است. این تمرکز روی ذهن، مفاهیم مورد توجه سایر نظریهپردازان را نادیده نمیگیرد. برای نمونه، در رویکرد شناختی، نیازها، سایقها یا هیجانات را به عنوان جنبههایی از شخصیت میدانند که تحت کنترل فرایندهای شناختیاند. شناختدرمانی به عنوان یک تکنیک درمانی دارای ساختار، کوتاه مدت و متمرکز بر حل مشکلات جاری و تغییر تفکر و رفتار ناکارآمد در دانشگاه پنسیلوانیا شکل گرفت. بطور خلاصه در مدل شناختی، تفکر تحریفشده یا ناکارآمد که روی خلق و رفتار بیمار اثرگذار است وجه اشتراک همه آشفتگیهای روانشناختی میباشد. تغییر واقعگرایانه تفکر به بهبود خلق و رفتار منجر میشود.
نظریه شناختی ارون بک
به عقیده آرون بک واکنش فرد به افکاری خاص و ناراحتکننده، موجب بروز اختلال یا حالتی غیرعادی در او میشود. به همان نسبتی که ما با اکثر موقعیتهای موجود در زندگی مقابله میکنیم، هر دو افکار مطلوب و ناراحتکننده بطور همزمان به ذهن ما خطور میکنند. بک به این شناختهای ناخواسته افکار خودکار میگوید. وقتی که جریان افکار خودکار در فردی بسیار منفی باشد، انتظار داریم آن فرد افسرده گردد (من هیچوقت این مقاله را تمام نخواهم کرد، من چاق هستم، پول ندارم، والدینم از من نفرت دارند – آیا تاکنون چنین حسهایی تجربه کردید؟). بیشتر این افکار منفی حتی وقتی شواهدی آنها را رد و نفی کنند، باز هم ادامه مییابند. بک در سال (۱۹۶۷) سه مکانیسم زیر را که از نظر وی مسئول افسردگی هستند، شناسایی کرد.
سهگانه شناختی | ارون بک
سهگانه شناختی، یعنی سه نوع تفکر منفی (درماندگی و نکوهش) که معمولا در افراد افسرده وجود دارند: افکار منفی درباره خود، جهان و آینده. این افکار غالبا در افراد افسرده، به صورت خودکار و خودبخودی اتفاق میافتند. همانگونه که این سه مولفه در تعامل با یکدیگرند، در فرایند پردازش شناخت نرمال دخالت دارند و به اختلال در ادراک، حافظه و حل مسئله منجر میشوند و فرد را غرق در افکار منفی میکنند.
طرحواره منفی از خود
بک باور داشت، افرادی که تحت فشار افسردگی هستند، دارای طرحواره منفی از خود میباشند. مجموعه باورها و انتظارات آنها از خود اساسا منفی و بدبینانه است. به عقیده بک طرحوارههای منفی امکان دارد در دوران کودکی بخاطر عواقب ناشی از یک رویداد ناگوار ایجاد شده باشند. این تجربیات میتواند شام: مرگ یکی از والدین یا خواهر یا برادر، طرد از سوی والدین، انتقاد، دریافت حمایت بیش از حد، غفلت و سوء استفاده، مورد آزار و اذیت واقع شدن در مدرسه یا محرومیت از بودن در گروه همسالان باشد. افرادی که طرحواره منفی از خود دارند، مستعدند که به اشتباهات منطقی در تفکر خود دچار شوند و مایلند به طور انتخابی روی برخی جنبههای یک موقعیت خاص متمرکز شوند. آنها اطلاعاتی که به همان اندازه با آن موقعیت مرتبط است را نادیده میگیرند.
تحریفات شناختی
بک برخی فرآیندهای تفکر غیرمعقول (تحریفات فرآیندهای تفکر) را شناسایی کرد. این الگوهای فکری غیرمنطقی به خودمغلوبی مربوطند و اضطراب و افسردگی را در فرد شدت میبخشند.
دخالت خودسرانه
نتیجهگیری طبق شواهد ناکافی یا غیرقابل قبول: برای مثال، خود را بیارزش میدانید، زیرا میخواهید به کنسرت خیابانی بروید ولی بارش باران شروع میشود.
انتزاع انتخابی
تمرکز تنها بر یک جنبه از یک موقعیت و نادیده گرفتن سایر جنبهها: برای مثال، با اینکه شما فقط یکی از بازیکنان تیم هستید، ولی نسبت به باخت تیم خود احساس مسئولیت دارید.
بزرگنمایی
در مورد اهمیت رویدادهای نامطلوب مبالغه میکنید. مثلا، اگر یک راننده موجب ایجاد خراشی کوچک روی ماشین شما شود، شما او را کلا یک راننده کاملا افتضاح میدانید.
کوچک شمردن |ارون بک
اهمیت یک رویداد را نادیده میگیرید. مثلا، معلمان شما برای نمرات عالی در یک نیمسال شما را تحسین میکنند، ولی شما این را موضوع بیاهمیتی میدانید.
تعمیم افراطی
فقط از یک رویداد ناچیز، نتیجهگیریهای منفی گستردهای میکنید. مثلا شما علیرغم تلاش برای یک امتحان نمره کمی از آن میگیرید، ولی بخاطر این نمره خود را یک احمق میدانید.
شخصیسازی | ارون بک
احساسات منفی دیگران را به خود اختصاص میدهید. مثلا وقتی معلم با ظاهری واقعا عصبانی وارد کلاس میشود، فکر میکنید باید این عصبانیت را سر شما خالی کند.
فرآیند درمان شناختی
شناختدرمانی یعنی حل منظم و ساختمند مساله. بندرت بیشتر از ۳۰ جلسه طول میکشد و درمانگر برای هر جلسه دستور کار تهیه میکند. به اعتقاد بک درمانگر باید با گرمی و خلوصنیت با بیمار همدلی کند و خودش باید الگوی اموری باشد که قصد آموزشش را دارد. وی درمانجویی را موفق میداند که برای اصلاح شناختهایش چند مرحله طی میکند: اول باید بداند به چه چیزی میاندیشد. سپس باید قضاوتهای درست را بجای قضاوتهای نادرست بنشاند و در نهایت، به معیاری برسد که بداند آیا تغییرات او درست هستند یا نادرست. اصلیترین فرآیند درمانی، بازسازی عقاید تحریفشده میباشد که در تغییر رفتارهای کژکار نقش مهمی دارند. قبل از شروع جلسات درمانی، درمانگر برای کنترل وضعیت و پیشرفت بیمار، معمولا فهرست نشانههای کوتاهی از جمله پرسشنامه افسردگی و اضطراب بک را اجرا میکند. این کار موجب تمرکز بر مشکل، مانع اتلاف وقت و موجب آشنایی درمانجو با منطق سمتوسوی درمان میگردد.
ارزیابی انتقادی شناختدرمانی بک
باتلر و بک (۲۰۰۰) بررسی متاآنالیز را جهت بررسی اثربخشی شناختدرمانی بک بکار بردند. آنها نتیجه گرفتند که حدود ۸۰ درصد بزرگسالان از این تکنیک درمانی سود بردهاند. همچنین ثابت شد که این درمان نسبت به درمان دارویی موفقیت بیشتری دارد و بیماری در چنین حالتی کمتر عود میکند. این نتایج موید این گزاره است که افسردگی مبتنی بر شناخت میباشد. این بررسیها نشان داد که دانش توضیح شناخت میتواند به بهبود کیفیت زندگی مردم منجر شود.
نتیجهگیری در مورد نظریه و زندگی نامه ارون بک
شناختدرمانی بک در مقایسه با بسیاری از نظریههای درمان، ساختمند است. درمانگر جلسه یا جلسات اول، را به سنجش، برقراری رابطه توأم با همکاری و مفهومبندی مورد، اختصاص میذهد. در ادامه، بیمار با کمک رویکرد اکتشاف هدایت شده چیزهایی راجب تفکر نادرست میآموزد. جنبه مهم دیگر درمان شناختی، روشهای تشخیص افکار خود و ارائه تکلیف منزل میباشد. درمانگر پس از تحقق اهداف، نحوه ختم درمان را بررسی میکند و بیماران یاد میگیرند که بعد از درمان چگونه از آموختههایشان استفاده کنند. در نهایت بیمار از مرحله شناخت به سوی تغییر هدایت میشود.
برای دریافت مشاوره در زمینه موانع خوب گوش دادن در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 تماس بگیرید.