بی علاقگی به شغل | علاقه نداشتن به کار | از کارم متنفرم

بی علاقگی به شغل باعث بروز بسیاری از مشکلات روانی و جسمانی برای افراد خواهد شد. ما برای بقا و ادامه زندگی نیاز به کار کردن و حضور در اجتماع داریم. حتی اگر نیاز مالی را در نظر نگیریم؛ شغل برای برخی، انگیزه ای برای ادامه دادن و تلاش کردن است. هر فردی با شغلی که دارد به جامعه خود خدمت کرده و نیازهای خود را نیز رفع می‌کند.

فهرست مطالب

حال اگر افراد نسبت به شغل خود بی علاقه باشند؛ نه تنها شرایط را برای خود سخت می‌کنند؛ بلکه شاید به آن کسب و کار نیز آسیب بزنند. علاقه داشتن به کاری که مدت زمان زیادی را در طول روز صرف آن می‌کنیم؛ بسیار مهم است و بر فرد و جامعه تاثیر زیادی دارد. برای اطلاع از چگونگی‌انتخاب شغل مناسب من کلیک کنید.

برای دریافت مشاوره در زمینه بی علاقگی به شغل می‌توانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن ثابت با شماره 9099070354 جهت ارتباط با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.

بی علاقگی به شغل

نشانه های بی علاقگی به شغل

وقتی فردی صرفا به دلیل دلایل مالی یا حتی فشارهای خانواده وارد شغلی می‌شود؛ بعد از مدتی شاهد فرسودگی او خواهیم بود. طبیعی است که افراد در مواجهه با کاری که به آن علاقه ندارند؛ به درستی عمل نکنند. اما این موضوع در مدت زمان طولانی، نتایج بدی خواهد داشت. بهتر است قبل از انتخاب‌شغل و ورود به بازار کار به خوبی در مورد شغل مورد نظر و حتی علایق خودمان تحقیق کرده تا دچار بی علاقگی به شغل نشویم.

برای عضویت در کانال تلگرامی ذهن نو کلیک نمایید.

نشانه های بی علاقگی به شغل

با بروز برخی از نشانه ها در افراد می‌توان متوجه بی علاقگی به شغل در آن‌ها شد. هرچه افراد بیشتر، سعی در پنهان کردن این موضوع داشته باشند؛ احتمالا بیشتر مشخص خواهد شد که به کار خود علاقمند نیستند. برخی از علائم بی علاقگی به شغل شامل موارد زیر می‌شود.

⭕بی انگیزه بودن

⭕عدم ارتقای شغلی در مدت زمان طولانی

⭕عدم شرکت در فعالیت های گروهی در محیط کار

⭕بروز مشکلات با مدیر یا دیگر همکاران

⭕بی نظمی در کار

⭕اهمیت ندادن به اهداف سازمان

⭕نداشتن هدف

⭕ائتلاف وقت

دلایل بی علاقگی به شغل

بی علاقگی به شغل دلایل مختلفی دارد. برخی افراد در هر شغلی که وارد می‌شوند؛ حتی اگر علاقه کافی هم به آن داشته باشند؛ بازهم موفق نخواهند شد. در واقع دوام و حضور موثر در هر شغلی به عوامل زیادی بستگی دارد. اما بی علاقگی به شغل یک ویژگی مخرب محسوب شده که زندگی افراد را تحت تاثیر قرار خواهد داد. برخی از دلایل عدم علاقه به شغل را در این قسمت ذکر خواهیم کرد.

حضور در شغل اشتباه

در بیشتر موارد فرد هیچ مشکلی از نظر روانی یا جسمانی ندارد. اما به دلیل حضور در شغلی اشتباه که هیچ تناسبی با توانایی های او ندارد؛ دچار بی علاقگی به شغل می‌شود. انتخاب‌شغل، یکی از مهم ترین تصمیماتی است که هر فرد در زندگی می‌گیرد. ما ساعات زیادی را در محل خود می‌گذرانیم. پس اگر نسبت به کاری که می‌کنیم؛ اعتقادی نداشته باشیم، به روان خود آسیب بزرگی خواهیم زد. برای انتخاب‌شغل مناسب خود، بیشتر از همه به علاقه و توانایی های خود توجه کنید. برای انتخاب شغل مناسب کلیک کنید.

اجبار خانواده

بسیاری از افراد مجبورند بعد از تمام کردن تحصیلات خود وارد کسب و کار خانوادگی شوند. در واقع آنها نه علاقه ای به این کار دارند و نه هیچ تصوری از سختی های آن. این موضوع سبب بی علاقگی به شغل خواهد شد. توصیه می‌شو خانواده ها به فرزند که اجازه دهند خود در این زمینه تصمیم بگیرد و از او حمایت کنند. اجبار خانواده برای ورود به یک شغل، شاید باعث پیشرفت کسب و کار مورد نظر شود؛ اما تاثیرات بدی بر روحیات فرزندان خواهد داشت.

عدم شایسته سالاری

بسیار اتفاق می‌افتد که یک فرد با علاقه و انگیزه زیادی وارد یک شغل می‌شود اما بعد از کاملا از شغل خود ناامید می‌شود. این موضع به دلیل عدم شایسته سالاری در برخی از شغل هاست. شایسته سالاری به معنای اهمیت متناسب با کارایی و شایستگی افراد است. وقتی افراد شاهد بی احترامی و اهمیت ندادن با وجود هوش و استعداد در خود هستند؛ بی علاقگی به شغل را از خود نشان می‌دهند. در واقع انگیزه خود را برای تلاش بیشتر از دست داده و حتی شغل خود را ترک می‌کنند. برای آشنایی بیشتر با مفهوم شایسته سالاری کلیک کنید.

شغل پراسترس

قرارگیری در محیط پرفشار شغلی برای مدت زمان طولانی، افراد را دچار بی علاقگی به شغل می‌کند. احتمالا آنها خستگی زیادی را تجربه می‌کنند. و همچنین از نظر روانی نیز فرسوده می‌شوند. مشاغل حساس و سختی مثل جراحی افراد را زودتر خسته می‌کند. مشاغل استرس زا، افراد را در معرض بیماری های روانی مختلفی قرار می‌هد. این موقعیت زندگی شخصی افراد را هم تحت تاثیر قرار می‌دهد و فرد دیگر قادر به برقراری تعادل میان زندگی حرفه ای و شخصی اش، نخواهد بود.

مقایسه کردن

افرادی که مدام در حال مقایسه شغل، میزان درآمد و شرایط زندگی خود با دیگران هستند؛ زودتر به بی علاقگی به شغل دچار می‌شوند. هر شغلی مزایا و معایب خود را دارد و نمی‌توان بدون سختی کشیدن به آسانی رسید. بهتر است همیشه شرایط خود را در نظر داشته باشید و از مقایسه کردن، بپرهیزید. احتمالا اینگونه افراد همیشه در حال عوض کردن شغل خود برای دستیابی به موقعیت بهتر هستند. اما از این شاخه به آن شاخه پریدن در زندگی حرفه ای، نتیجه ای جز پشیمانی نخواهد داشت.

از کارم متنفرم

اگر با وجود این که میدانید از کارتان متنفرید و باز هم قادر به تغییر شغل تان نیستید؛ بهتره در این باره با متخصص صحبت کنید. هر چه هم که این شرایط سخت باشد؛ راهی برای تغییر این وضعیت وجود دارد. متخصص به شما کمک میکند تا جنبه های مختلف موضوع را با نگاهی تازه تر ببینید. اینگونه ادامه کار برای تان آسان تر خواهد شد.

برای جلوگیری از بی علاقگی به شغل چه باید کرد؟

گاهی با اینکه شغل ما، بهترین گزینه موجود نیست؛ اما بازهم مجبور به ادامه آن هستیم. در این شرایط باید از راهکارهایی استفاده کنید تا از بی علاقگی به شغل جلوگیری کرده و انگیزه خود را بالا ببرید. البته همیشه هم مجبور به تحمل شرایط نیستید. به طور کلی برای پیشگیری از بی علاقگی به شغل از راهکارهای زیر استفاده کنید.

_ تغییرشغل به صورت برنامه ریزی شده. برای غلبه بر ترس از تغییر شغل کلیک کنید.

_ ایجاد چالش در محیط کار

_ رقابت با خود و تلاش برای بهتر شدن

_ تعامل بیشتر با همکاران

_ کمک گرفتن از مشاور

تاثیرات بی علاقگی به شغل در زندگی

همانطور که پیش تر هم گفته شد؛ بی علاقگی به شغل، تاثیرات زیادی بر روان و حتی جسم افراد خواهد داشت. شغل نامناسب برای شما باعث بروز افسردگی، اضطراب فراگیر، بی خوابی، دردهای عضلانی، کاهش اعتماد به نفس، بی میلی جنسی، احساس خستگی مزمن و… خواهد شد.

در مطالعه ای در سال 2012 در آمریکا مشخص شد بین میزان تبعیض در محیط کار و بروز افسردگی و پرخوری بین کارمندان، رابطه مستقیم وجود دارد. البته این تاثیرات با کمک روانشناس و تلاش خود افراد برای بهبود اوضاع، قابل جبران خواهند بود. برای اطلاع از تاثیرات فرسودگی شغلی کلیک کنید.

سخن پایانی

فراموش نکنید که در هر شغلی، فارغ از موقعیت و فشارکاری، نیاز به استراحت دارید. گاهی افراد با کمی استراحت دوباره انگیزه خود را باز می‌یابند و تلاش کردن را ادامه می‌دهند. بی علاقگی به شغل در بیشتر موارد پس از چندسال کار مداوم در یک شغل پدید می‌آید؛ که طبیعی است. البته باید این مشکل را به صورت ریشه ای حل کرده و از یک درمانگر نیز کمک بگیرید. از تغییر شغل یا موقعیت اجتماعی خود نترسید و به سلامت روان خود اهمیت دهید.