تاثیر ناخودآگاه برای ازدواج | سندروم بازگشت به خانه یعنی چی ؟
با بررسی تاثیر ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج میتوان علت بسیاری از انتخابهایی که در روابط عاطفی میشود را درک کرد. ناخودآگاه مجموعهای از امیال، خواستهها و نیازهایی است که در طول زمان به روشهای مختلف آنها را سرکوب کردهایم و اکنون نسبت به آنها هشیاری یا آگاهی نداریم. روانکاوان بر این باورند که محتویات ناخودآگاه انسان بر این که جذب چه کسی بشود و در رابطه چه رفتاری از خود نشان بدهد، تاثیرگذار است. این مسئله به خصوص در کسانی که تعارضات درون روانی زیادی دارند، بیشتر دیده میشود. در این شرایط مراجعه به روانشناس باعث ایجاد بینش و تصحیح این انتخابها میگردد.
برای دریافت مشاوره در زمینه تاثیر ضمیر تاثیر ناخودآگاه برای ازدواج می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی ازدواج با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت منزل با شماره 9099070354 تماس بگیرید.
تاثیر ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج یا سندروم بازگشت به خانه
ضمیر ناخودآگاه شامل تمامی افکار، امیال، خواستهها و نیازهایی است که به هر دلیلی نظیر ترس از تنبیه والدین یا مواجه شدن با عدم پذیرش از جانب اجتماع آنها را سرکوب کرده و در درون خود نگه داشتهایم. ناخودآگاه همانطور که از نامش پیداست در دسترس آگاهی انسان قرار ندارد با این حال تاثیرات خود را به طور غیرمستقیم اعمال میکند.
هرچقدر تعارضهای امیال درونی با واقعیت بیرونی و معیارهای اخلاقی تعیین شده توسط محیط پیرامونی بیشتر باشد فرد بیشتر تحت تاثیر ناخودآگاه قرار میگیرد و یا به عبارت دیگر بیشتر توسط آن هدایت میشود.
محققان بر این باورند که تاثیر ناخودآگاه بیش از همه در روابط بین فردی به خصوص در روابط عاطفی نمایان میشود. اما تاثیر ناخودآگاه برای ازدواج چطور عمل میکند؟ رابطه عاطفی تداعی کننده رابطه ما با والدین در دوران کودکی و تعارضهای حل نشدهای است که در وجودمان باقی مانده است. در ادامه به چند مورد از تاثیر ناخودآگاه برای ازدواج و روابط عاطفی زوجین در زندگی مشترک را معرفی کردهایم.
ترس از اعتماد کردن
یکی از نیازهای اصلی کودکان در همان بدو تولد نیاز به دلبستگی عاطفی است که از طریق رابطه عاطفی سالم با مادر برطرف میشود. مادرانی که به نیازهای فرزند خود در دوران نوزادی بی توجه هستند و نمیتوانند متناسب با درخواستهای کودک خواستههای او را برطرف کنند از سر ناآگاهی این ذهنیت را در فرزند خود ایجاد میکنند که دنیا جای امنی نیست و ممکن است نزدیکترین افراد زندگی نیز به تو آسیب بزنند.
کسانی که با این ذهنیت بزرگ میشوند به طور ناخودآگاه ترس اغراق آمیزی از اعتماد کردن دارند که این موضوع در رابطه زناشویی بیش از هرجایی خود را نشان میدهد. ترس از اعتماد کردن با ایجاد بدبینی در رابطه تعارضها و آسیبهای زیادی را برای هر دو نفر به همراه میآورد.
ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج | ترس از دست دادن
ترس از دست دادن یکی دیگر از مشکلاتی است که به طور ناخودآگاه در کیفیت روابط زوجین تاثیر میگذارد. اکثر کسانی که این ترس را در وجود خود حس میکنند، در دوران کودکی تجربیات ناخوشایندی داشتهاند که از جمله آنها میتوان به بیتوجهی یا طلاق والدین و از دست دادن عزیزان اشاره کرد.
این تجربیات باعث میشوند که به طور افراطی از فرد مقابل مراقبت کنید و همواره نگران این باشید که او آسیبی ببیند. این مراقبتهای افراطی با ایجاد محدودیت برای شریک زندگی به مرور کیفیت روابط را کاهش میدهد.
اجتناب از روابط عاطفی عمیق
بسیاری از افراد با وجود احساس نیاز به شریک عاطفی هرگز برای آن اقدام نمیکنند یا از درگیری در آن میترسند. این مسئله میتواند از بدرفتاریهای والدین و سرکوب نیاز کودک به دلبستگی نشات بگیرد. در حقیقت طرد شدن از جانب والدین نوعی ترس ناخودآگاه از عدم پذیرش را در وجود ما ایجاد میکند که میتواند به رفتارهایی نظیر اجتناب از روابط عاطفی بیانجامد.
ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج | بدرفتاری با همسر
در روانکاوی مفهومی تحت عنوان مکانیزم دفاعی جا به جایی وجود دارد. طبق این مفهوم وقتی نمیتوانیم هیجانات ناخوشایند را نسبت به یک آدم مهم زندگی (نظیر والدین) ابراز کنیم، به طور ناخودآگاه سوژه دیگری را برای ابراز هیجانات خود انتخاب میکنیم.
برای مثال شخصی که در رابطه با والدین همواره مورد بدرفتاری قرار میگرفته و خشم زیادی را در وجود خود احساس میکرده ممکن است به جای والدین همسر را به عنوان سوژه پرخاشگریهای خود انتخاب کند. این مسئله باعث میشود که در رابطه بدون اینکه آگاه باشید بی دلیل بدرفتاریهای زیادی با همسرتان داشته باشید و کوچکترین مسائل منجر به از کوره در رفتنتان بشود.
نادیده گرفتن خود
برخی افراد وقتی وارد رابطه عاطفی میشوند به طور ناخودآگاه خود را نادیده میگیرند و تمامی اولویتهایشان را براساس نیازهای فرد مقابل تنظیم میکنند. این بی توجهی و زیرپا گذاشتن خود در اکثر موارد از ضمیر ناخودآگاه انسان و نیازهای برآورده نشده در کودکی نشات میگیرد.
برای مثال آن هایی که والدینی بسیار مستبد دارند ممکن است خودپنداره شکنندهای را پرورش دهند و نتوانند آزادانه در مورد نیازهای خود با دیگران صحبت کنند. همین مسئله باعث میشود که در رابطه عاطفی نتوانند خواستههای خود را مطرح کنند و در دراز مدت احساس کنند که نادیده گرفته شده اند.
گفتمانی با تحلیل گران ازدواج درباره سندروم بازگشت به خانه
انسان ذاتا به شباهتها و آنچه که برای او گذشته را تداعی میکند جذب میشود، برای مثال هر شب در جای مشخصی میخوابید یا غذاهای به خصوصی را درست میکنید. این موضوع در روابط و سایر مسائل عمیقتر عمل میکند، مثلا در رابطه عاطفی به کسانی جذب میشویم که پدر و مادرمان (دو معشوق اولیه) را تداعی میکنند. مثبت یا منفی بودن این شباهت اهمیت ندارد، بلکه آشنا بودن آن، ما را به سمت او میکشد.
برای مثال خانه معنای عشق را میدهد، در حالی که در خانه همیشه تنهایی تجربه شده، پس عشق مفهوم تنهایی را القا میکند، چنین فردی به طور ناخودآگاه درگیر روابطی میشود که در آن احساس تنهایی میکند.
بررسی تاثیر ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج
یکی از اصول اولیه برای ازدواج رسیدن به خودشناسی است. خودشناسی به شما کمک میکند که بینش دقیق تری به زندگی داشته باشید و با آگاهی بیشتری برای موضوعات مهم زندگی خود تصمیم بگیرید. روش های مختلفی برای کسب خودشناسی وجود دارد که از جمله آن ها می توان به روان درمانی به روش روان کاوی اشاره کرد.
در جلسه روان کاوی درمانگر به شما کمک می کند تا بتوانید تعارض های حل نشده گذشته خود را بازیابی کرده و به شیوه ای سالم آن ها را حل و فصل نمایید. بررسی ها نشان می دهد افرادی که قبل از ازدواج برای خودشناسی وقت و هزینه صرف می کنند برای مواجهه با چالش های زندگی مشترک آمادگی بیشتری دارند و احتمال موفقیت بیشتری نیز در ازدواج دارند.
برای دریافت مشاوره در زمینه تاثیر ضمیر ناخودآگاه برای ازدواج می توانید در هر زمان از روز برای مشاوره تلفنی ازدواج با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن های ثابت منزل با شماره 9099070354 تماس بگیرید.
سوالات متداول
روانشناسانی که با رویکردهای روان کاوی و روان پویشی کار می کنند از جمله متخصصینی هستند که می توانند در این حوزه به شما کمک کنند.
چقدر جالب
اینطور که میگید انگار خودم نیستم که خودمو کنترل میکنم یکی دیگه تو خودمه???