احساس تعلق نداشتن | اهمیت نیاز به حس تعلق
احساس تعلق مارا به یک گروه ، فرد یا مکان متصل میکند. تعلق خاطری که به کشور یا خانواده خود داریم؛ چیزهایی نیستند که با احساسات دیگر جایگزین شوند. تقریبا ما در شکل گیری این احساسات، هیچ نقشی نداریم. اما احتمالا با قرارگیری در شرایط مختلف، این موضوع را تجربه خواهیم کرد. اما برای ادامه زندگی در اجتماعات کوچک وبزرگ، نیاز به پذیرفته شدن داریم. در طول زندگی خود در مکان های مختلفی قرار میگیریم؛ که بدون احساس تعلق، نمیتوانیم دوام آوریم. در این مقاله به جنبه های مختلف این موضوع خواهیم پرداخت. در این خصوص میتوانید مشاوره فردی نیز دریافت کنید.
احساس تعلق
انسان، با عواطف پیچیده خود، همیشه نیاز دارد؛ به چیزی یا جایی، تعلق داشته باشد. ما به طور ذاتی، به این حس، نیاز داریم. احساس تعلق با پذیرفته شدن از طرف دیگران به وجود میآید. برای مثال با پذیرفته شدن از طرف خانواده، یا تایید گرفتن از طرف مردم کشوری دیگر، احساس تعلق میکنیم. کسب مقبولیت و گرفتن توجه از دیگران به ما در مورد این حس کمک خواهد کرد.
برای عضویت در کانال تلگرامی ذهن نو کلیک نمایید.
جنبه های مختلف احساس تعلق
اما در چه شرایطی، نیاز داریم احساس تعلق کنیم؟ حتما برای شما هم پیش آمده است که در مکان های جدید یا موقعیت های ناآشنا، دچار اضطراب یا ترس شده باشید؛ یکی از دلایل این موضوع، عدم احساس تعلق شماست. در این قسمت چند نمونه از شرایطی را که در آنها نیاز به حس مقبولیت داریم را ذکر خواهیم کرد.
?حس تعلق در مدرسه
?مقبولیت بین همکاران و در محل کار
?عضویت در تیم ورزشی یا کلاس های جانبی
?پذیرفته شدن در گروه های مذهبی
عوامل تاثیرگذار بر احساس تعلق
گاهی افراد حتی از طرف خانواده یا جامعه خود نیز، این احساس را دریافت نمیکنند. این احتمالا به دلیل تفاوت سلیقه و نگرش هاست. در این شرایط افراد به جستجوی گروه های تازه برای عضویت، میپردازند. عوامل مختلفی که باعث شکل گیری احساس تعلق در گروه های مختلف میشود؛ شامل موارد زیر است.
⭕عقاید مذهبی
⭕اهداف مشترک
⭕وضعیت اجتماعی و فرهنگی
حتی شاید افراد برای پذیرفته شدن، مجبور به تغییر رفتار یاحتی عقاید خود شوند. این رفتار در میان نوجوانان، بیشتر دیده. برای مثال فردی بعد از عضویت و پذیرفته شدن در یک باشگاه ورزشی، مانند اعضای دیگر رفتار میکند تا زودتر پذیرفته شود.
تاثیرات احساس تعلق
در واقع با احساس تعلق خاطر، افراد به دنبال برقراری روابط پایدار و طولانی با دیگران هستند. در واقع انگیزه ای است که ما در مکان ها یا جوامع دیگری حضور پیدا کنیم. با نگاهی به هرم نیازهای مازلو، خواهیم دید که نیاز به تعلق، یکی از اساسی ترین نیازهای ما در زندگی محسوب میشود. احساس تعلق در جنبه های مختلفی از زندگی ما تاثیر گذار است.
?روابط عاطفی
احساس تعلق در رابطه با دیگران بسیار مهم است. بسیاری از افراد به این علت از یکدیگر جدا میشوند که کنار هم احساس آرامش و امنیت نمیکنند. دیگران با ابراز علاقه و محبت به ما نشان میدهند که متعلق به آنها یا رابطه هستیم. تعلق با مالکیت متفاوت است و در واقع وقتی به فردی این احساس را داریم؛ به این معنی نیست که او مالک ماست.
?سلامت روان
تحقیقات در این زمانه نشان داده اند؛ افرادی که به نحوی احساس تعلق را تجربه میکنند؛ احساس خوشبختی بیشتر و بهزیستی بیشتری دارند. همچنین این حس باعث کاهش اضطراب، افسردگی، ناامیدی، تنهایی، اضطراب اجتماعی و افکار خودکشی میشود.
?تصمیم گیری
بسیاری از تصمیمات ما در زندگی تحت تاثیر، احساس تعلق خاطر یا عدم آن، است. افرادی که تصمیم به مهاجرت یا جدایی میگیرند؛ از شغل مورد علاقه خود استعفا میدهند و کارهایی از این قبیل، همگی ریشه در این نیاز فطری دارند. اغلب افراد، تلاشی برای تغییر شرایط نمیکنند و تسلیم میشوند. گرچه مخالف جریان طبیعی، حرکت کردن نیز،عواقبی دارد. برای اطلاع از نشانه های افسردگی مهاجرت کلیک کنید.
?مسئولیت پذیری
احساس تعلق، مارا نسبت به مسائل اطرافمان، مسئولیت پذیر تر خواهد کرد. وقتی حس میکنیم که به یک جامعه یا محیطی تعلق داریم؛ مسائل آن نیز برایمان مهم میشود. سعی میکنیم هر کاری از دستمان برمیآید برای آن انجام دهیم و آن را حفظ کنیم. افراد یک خانواده به دلیل احساس مسولیت پذیری و تعلقی که به یکدیگر دارند در زمان بحران و چالش ها، همگی برای حل آن تلاش میکنند
چگونه احساس تعلق را افزایش دهیم؟
همانطور که گفته شد ما در بروز این احساس در زندگی، نقش بسزایی نداریم اما اگر قادر به کنترل اوضاع نیستید؛ میتوان با راه هایی احساس تعلق را به محیط یا دیگران را، افزایش داد و اوضاع را بهبود بخشید.
?تلاش
باید برای بالابردن احساس تعلق، تلاش کنید و انگیزه داشته باشید. تا جایی که امکان پذیر است با دیگران به دنبال منافع و علایق مشترک باشید. در جمع عا حاضر شوید. با افراد غریبه و فرهنگ های مختلف ارتباط برقرار کنید و روابط خود را محدود نکنید. تلاش مستمر در این زمینه، قطعا جواب خواهد داد اما اگر علاقه مند نیستید؛ خود را مجبور به انجام کاری نکنید.
?صبر
برای پذیرفته شدن، به زمان نیاز دارید. قطعا مدتی طول خواهد کشید تا افراد دیگر شمارا بشناسند. معاشرت و دوستی، زمان بر هستند. عجول نباشید و سریع قضاوت نکنید. وقتی در میان گروه یا فرهنگی جدید، حاضر میشوید؛ باید محتاط تر رفتار کرده و به عقاید آنها احترام بگذارید.
?پذیرش دیگران
برای پذیرفته شدن؛ باید شما هم دیگران و شرایط را بپذیرید. این یک مسیر دوطرفه است و نباید فقط از دیگران متوقع بود. سعی کنید؛ روی شباهت ها تمرکز کرده و ذهن خود را برای روش های جدید، باز کنید. تا جایی که امکان پذیر است از اختلافات و تفاوت ها دوری کنید.
?ارتباط با طبیعت
شاید برایتان سوال باشد که چگونه با ارتباط با طبیعت میتوان احساس تعلق را افزایش داد؟ در نظریه های مختلف روانشناسی، به این موضوع اشاره میشود که بخشی از ما از عناصر طبیعی مثل خاک و آب تشکیل شده است. با حضور و ارتباط گرفتن با طبیعت، نه تنها از فشار های روانی کاسته میشود؛ بلکه متوجه تعلق به محیط بزرگتری مثل زمین، میشویم. برای تقویت هوش طبیعت گرا کلیک کنید.
سخن پایانی
احساس تعلق است که افراد را به یکدیگر متصل نگه میدارد. همگی نیازمند آن هستیم و در صورت عدم آن، احتمالا خلاعاطفی را حس خواهیم کرد. این احساس، مانند اهرمی برای نگه داشتن ما عمل میکند. با توجه به مطالبی که در متن به آنها اشاره شد؛ در صورت نبود احساس تعلق، عوارض زیادی را تجربه خواهیم کرد؛ که برای رفع آنها باید از یک روانشناس کمک بگیریم.
برای دریافت مشاوره در زمینه احساس تعلق میتوانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 و یا از طریق تلفن ثابت با شماره 9099070354 جهت ارتباط با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.
سوالات متداول
تعلق خاطر چیست؟
راه های بالابردن احساس تعلق کدام اند؟
احساس تعلق در کودکان چگونه شکل میگیرد؟
با عرض سلام خدمت شما، با توجه به آنچه که بنده در کتاب بسیار ارزشمند و معروف دکتر برنه براون خوانده ام ،کتاب «شجاعت در برهوت» ایشان کاملا متفاوت با دیدگاه شما در مورد اثرات زیانبار تعلق داشتن به گروه یا جایی را و لذا همرنگ با جماعت شدن را نتیجه میگیرند، پیشنهاد میکنم این کتاب ارزشمند را مطالعه و در این ارتباط با بنده پیام دهید، در حقیقت تعلق داشتن به گروه ها یا دسته ها، بر خلاف تصور ما باعث جدایی ما از دیگر انسانهایی میشوند که به آن دسته تعلق ندارند ، در این کتاب بخوبی توضیح میدهد که بایستی سعی کنیم که تنها به خودمان تعلق داشته باشیم و در این ارتباط حاضر شویم که حتی اگر شده احتمال آثار آسیب ناشی از همرنگ نشدن با جماعت را بپذیریم و در عین حال با تمامی انسانها از طریق توجه به اشتراکات انسانی بجای توجه به نقاط اختلاف آنها متمرکز شویم .