ملانی کلاین | موضع افسرده وار نظریه ملانی کلاین

کانال تلگرام روانشناسی      اینستاگرام روانشناسی

ملانی کلاین یکی از روان‌شناسان برجسته‌ای است که بیشتر با کارهایش در زمینه روان‌شناسی کودک شناخته می‌شود. شکل خاص نظریات ملانی کلاین باعث شده تا او در کنار طرف‌داران بسیاری که دارد مخالفان سرسختی هم داشته باشد. اگرچه مخالفت‌های بسیاری با دیدگاه کلاین شده است بااین‌حال نمی‌توانیم تأثیر او را در زمینه کارهایی مثل بازی‌درمانی نادیده بگیریم. به عبارتی می‌توان گفت ملانی کلاین و نظریات او یکی از بخش‌های روان‌شناسی است که بهتر است با آن آشنا باشید. به همین خاطر ما در این مطلب راجع به زندگینامه و نظریات این روان‌شناس صحبت خواهیم کرد. اگر شما هم می‌خواهید با دیدگاه‌های ملانی کلاین بیشتر آشنا شوید بهتر است تا پایان این مطلب همراه ما باشید. برای دریافت مشاوره فردی کلیک کنید.

حتما از صفحه اینستاگرام ذهن نو دیدن نمایید.

زندگینامه ملانی کلاین

ملانی رایزس کلاین در 30 مارس 1882، در یک خانواده یهودی و در وین اتریش به دنیا آمد. او در طول زندگی بارها شاهد مرگ عزیزانش بود. اولین تجربه وی در ارتباط با مرگ، در سن 4 سالگی و هنگامی بود که خواهر بزرگترش فوت کرد. ملانی در طول سال‌های جوانی مرگ پدر و همین‌طور برادرش را نیز تجربه کرد. به همین خاطر بسیاری از متخصصان معتقدند دیدگاه‌هایی که راجع به عزاداری و احساس تقصیر و همین‌طور بیماری افسردگی در نظریه ملانی کلاین وجود دارد به‌شدت از این تجربیات او تأثیر می‌گیرد.

ملانی کلاین در 21 سالگی با همسر خود آرتور کلاین آشنا شد. اگرچه آنها از این ازدواج صاحب سه فرزند شدند اما ارتباط عاطفی خوبی با هم نداشتند و این ازدواج نهایتاً با جدایی آنها پایان پیدا کرد. یکی از مشکلات زندگی ملانی کلاین با همسرش این بود که آنها به دلیل شغل آرتور دائماً در سفر بودند. این موضوع مانع بزرگی برای تحقق آرزوی ملانی کلاین که تحصیل در رشته پزشکی بود می‌شد.

نهایتاً در سال 1910 خانواده کلاین در بوداپست ساکن شدند؛ و این فرصتی برای ملانی بود که به دنبال علائق خود برود. درست در همین زمان او با نظریات فروید آشنا شده و از این طریق به روانکاوی علاقه‌مند شد. ارتباط ملانی کلاین با روانکاوی در همین‌جا پایان پیدا نکرد. او در طول زندگی با سه تن از روانکاوان برجسته یعنی فرنزی، آبراهام و جونز در ارتباط بوده است.  به دنبال تشویق‌های این روانکاوان و همین‌طور علاقه خود ملانی کلاین او تحلیل روانی کودکان را با دقت در زندگی فرزندان خود شروع کرد. و نظریاتی را در این زمینه مطرح کرد که در ادامه بیشتر راجع به آنها توضیح خواهیم داد. ملانی کلاین نهایتاً در 22 سپتامبر سال 1960 در شهر لندن در گذشت.

نظریه ملانی کلاین

نظریه کلاین در رابطه با بازی‌ها

ملانی کلاین معتقد بود بازی در کودکان چیزی بیشتر از یک سرگرمی است. او با مشاهده بازی کودکان به این نتیجه رسیده بود که کودکان ترس‌ها، آرزوها و خواسته‌هایشان را در انتخاب اسباب‌بازی و نوع بازی که انجام می‌دهند نشان خواهند داد. به همین خاطر معتقد بود که ما می‌توانیم از بازی کودکان برای رسیدن به تشخیص‌های روانی و همین‌طور درمان استفاده کنیم. در حقیقت کلاین برای بازی در کودکان کارکردی مشابه با رویا در بزرگسالان قائل بود.

فروشگاه آرامیس

نظریه روابط موضوعی

نظریه روابط موضوعی معتقد است تجربه‌ها و ارتباطات ما در سال‌های اول زندگی تأثیر بسیاری روی روابط آینده‌مان می‌گذارد. حتماً شما هم این را قبول دارید که کودکانی که در معرض توجه و محبت قرار می‌گیرند با کودکانی که مورد بی‌توجهی و آسیب قرار می‌گیرند شخصیت یکسانی نخواهند داشت. روابط موضوعی یک قدم بیشتر از این موضوع را در نظر می‌گیرد. این دیدگاه معتقد است فرد در تمام طول زندگی ارتباطات خود را بر اساس همین تجربه‌های اولیه شکل می‌دهد. یعنی اگر کودک در سال‌های اول زندگی به این نتیجه برسد که دیگران ناامن هستند و به نیازهای او توجهی ندارند همیشه در ارتباطات خود با دیگران میزانی از بدبینی را خواهد داشت.

در اکثر مواقع مادر اولین و مهم‌ترین مراقب کودک است. ملانی کلاین معتقد بود ارتباطی که کودک با مادر یا حتی بخشی از وجود او یعنی سینه مادر برقرار می‌کند در آینده او تأثیرگذار است. کودکان در سنین پایین درکی از یک کل به نام مادر ندارند. بلکه فقط سینه‌ای را درک می‌کنند که آنها را تغذیه می‌کند. به اعتقاد کلاین به میزانی که این سینه تغذیه‌کننده یا محروم‌کننده باشد در تربیت و شخصیت کودک تأثیر خواهد داشت.

مواضع روحی کودک

ملانی کلاین در نظریه خود از دو موضع یا جایگاه روانی صحبت می‌کند. او معتقد است که همه ما در طول سال‌های کودکی از این دو مرحله عبور خواهیم کرد. مواضع روانی از دیدگاه ملانی کلاین عبارتند از:

موضع پارانوئید – اسکیزوئید

از نظر ملانی کلاین کودک در سنین 4 تا 6 ماهگی در این مرحله قرار خواهد داشت. اولین نکته‌ای که باید راجع به این مرحله بدانیم این است که در این سنین کودکان قادر به درک کل نیستند. این یعنی آنها با اجزا ارتباط برقرار می‌کنند؛ و توانایی اینکه بفهمند این اجزا در کنار هم یک کل را می‌سازند ندارند. همان‌طور که گفتیم یکی از این اجزا سینه مادر است. کودک در این مرحله از نظر توانایی‌های ذهنی به‌قدری رشد نکرده که بفهمد سینه متعلق به مادر است. بلکه او فقط خود سینه یا چیزی که او را تغذیه می‌کند درک می‌کند.

 علاوه بر این آنها همین اجزا را بر اساس ارتباطی که با آن برقرار می‌کنند و میزانی که لذت و ارضا نیازها را برایشان فراهم می‌کند به دو دسته خوب و بد تقسیم می‌کنند. به عبارتی اگر مادر برای تغذیه کودک آماده باشد و به نیاز او توجه کند سینه خوب و در شرایط برعکس سینه بد مفهومی است که در ذهن کودک شکل می‌گیرد.

نکته دیگر در رابطه با این مرحله این است که کودکان در یک شرایط روانی انتقام‌جویانه قرار دارند. یعنی آنها تمایل دارند به سینه بد یا هر شی دیگری که باعث نارضایتی و ناراحتی آنها می‌شود آسیب برسانند. درعین‌حال کودک از این هم می‌ترسد که سینه یا شی بد بخواهد او را تنبیه کرده یا رفتارهایش را تلافی کند. به همین خاطر از نظر ملانی کلاین کودکان در این دوره سنی دائماً ترس از اینکه آسیب ببینند را تجربه خواهند کرد.

موضع افسرده‌وار

با رسیدن کودک به شش ماهگی آنها وارد مرحله جدیدی از رشد روانی می‌شوند. در این مرحله کودک به این درک می‌رسد که اجزا در کنار هم یک کل را می‌سازند. به زبان ساده‌تر کودک متوجه دو نکته می‌شود. در درجه اول آنها می‌فهمند سینه مادر بخشی از یک کل بزرگ‌تر به نام مادر است. در درجه دوم آنها متوجه می‌شوند چیزی به نام یک سینه خوب و یک سینه بد وجود ندارد.

بلکه هر دوی آنها حالت‌های مختلفی از یک چیز هستند. رسیدن به این درک باعث می‌شود کودک دچار احساس عذاب وجدان بشود. آنها به‌خاطر احساس بدی که در مرحله قبلی نسبت به مادر داشته‌اند احساس گناه می‌کنند. به عبارتی درست برخلاف مرحله قبلی که آنها می‌ترسیدند از طرف دیگران آسیب ببینند یا به‌صورت متقابل دوست داشتند به دیگری آسیب بزنند حالا نگران این موضوع می‌شوند که نکند به کسی آسیب برسانند.

برای دریافت مشاوره در زمینه درمان های روانشناسی می‌توانید در هر ساعت از روز برای مشاوره تلفنی از طریق شماره 02191002360 با برترین متخصصان در مرکز مشاوره روانشناسی ذهن نو تماس حاصل نمایید.

سؤالات متداول

آیا موضع افسرده‌وار در نظریه ملانی کلاین به این معنی است که کودکان افسرده می‌شوند؟

موضع افسرده‌وار به این معنی نیست که کودک درگیر اختلال افسردگی می‌شود. بلکه به این خاطر که او در این مرحله عذاب وجدان و نگرانی از آسیب‌زدن به دیگران را تجربه می‌کند، کلاین این اسم را انتخاب کرده است.

کانال تلگرام روانشناسی      اینستاگرام روانشناسی


شماره تماس ذهن نو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
دریافت مشاوره